یک کلاس درس و هزاران بصیرت نهفته
روزنامه آفرینش نوشت:
روز گذشته سخنان رهبرمعظم انقلاب در کلاس درس خارج از فقه ایشان به همراه فایل صوتی آن در رسانه منتشر شد که از سوی سیاسیون، اصحاب رسانه و مردم، مورد توجه قرار گرفت. نوع گویش و نحوه برخورد رهبری با در طرح و پرداختن به موضوع بسیار جالب و حاوی مطالب بسیاری بود که به جهات مختلف میتواند الگوی مناسبی برای برخوردها و رفتارهای سیاسی و اجتماعی کشور تلقی گردد.
موضوع دیدار احمدی نژاد با رهبرمعظم انقلاب طی چند روزگذشته موجب خبرسازیهای فراوانی گشت که طی آن برخی چهرههای اصولگرایان به اظهار نظر در مورد گزینه احتمالی خود درمورد انتخابات ریاست جمهوری پرداختند. برخی از این دیدار با عنوان "مخالفت رهبری" با حضور احمدی نژاد در انتخابات یاد کردند و برخی هم آن را دستمایهای برای رقابتهای سیاسی قرار دادند. دراین بین رسانههای خارجی نیز با سلیقه و خط دهی مورد نظر خود به تفسیر خبری این موضوع پرداختند. اما نوع برخورد رهبری با این موضوع نکاتی را به همراه داشت که میتواند خط دهی مناسبی برای رفتارهای سیاسی و اخلاقی امروز کشور باشد.
ایشان درابتدای سخنان خویش به نوعی "سوء برداشت" اشاره میکنند که میتوان از آن به عنوان تضارب آرا و سلایق تعبیر کرد. این تضارب آرا امری عادی در نهاد جامعه می باشد و وجودش موجب ارتقای سطح فکری و بهبود کیفی رفتارها خواهد شد. اما نکته اصلی اینجاست که این تضارب آرا نباید موجب کدورت میان افراد و تغییر مسیر جامعه از خط وحدت گردد.
برداشت دیگر ازاین کلاس درس، موضوع شناخت و شناسایی موقعیت کشور در شرایط مختلف است. رهبری درمورد دیدارشان با آقایی(محموداحمدی نژاد) که درمورد مقولهای (انتخابات ریاست جمهوری) صحبت کرده بودند به بحث «صلاحبودن» تاکید میکنند. نکته بسیار مهم اینجاست که ایشان ابتدا به صلاح کشور اشاره میکنند و سپس به صلاح شخص موردنظر میپردازند. لذا صلاح کشور پرهیز از دوقطبی شدن میباشد. به طوری که باید جامعه را با حفظ استقلال رأی به سمت وحدت رویه و استحکام پایههای نظام سوق داد. این پذیرفتنی نیست که شخص یا گروهی برای کسب جایگاه و مناصب مختلف افتراقی بین ملت ایجاد کنند و دو قطبی بد و خوب را دنبال نمایند.
نکته بعدی مسدود کردن مسیرهای سو استفاده از جایگاه رهبری میباشد. رهبرمعظم انقلاب با عادی خواندن این دیدار و بیان اظهارنظر خود، بار دیگر تاکید کردند که افراد و گروهها نمیتوانند از جایگاه رهبری برای مقاصد خود استفاده یا سواستفاده کنند. اگر این شفاف سازی صورت نمیگرفت از دو جهت امکان سواستفاده وجود داشت. اگر رهبری با حضور در انتخابات موافقت میکردند، شخص مورد نظر مهر تاییدی برخود میزد که تایید شده رهبری است. این امکان وجود داشت که شخص مورد نظر عدم صلاحدید رهبری را به منزله سد و مانعی جلوه دهد که در سیر انتخابات آزاد ایران قرار دارد. لذا از دوجهت هزینههایی را بر جایگاه رهبری کشور تحمیل میکرد، که این ابهامات و احتمالات از سوی رهبری خنثی گردید.
مبحث دیگر"خیرخواهی و نصیحت" بود که در کلاس درس ایشان مطرح گردید. متاسفانه این مقوله امروز درکشورما رنگ باخته و موافقتها و مخالفتها از سرخیرخواهی نیست. نصیحت جای خود را به تخریب داده و نیتی برای پوشش ضعفها و همراهی برای بهبود شرایط از سوی رقبا دیده نمیشود.
این درحالی است که خیرخواهی و نصیحت جدای از امر و نهی کردن است و صرفاً برای ارتقای وضعیت افراد و جامعه مورد استفاده قرار میگیرد.
ازدیگر نکات قابل توجه دراین کلاس درس، جلوگیری از اختلاف پراکنی است. رهبری به جد براین موضوع تاکید می کنند که نباید میان نیروها و مردم اختلاف ایجاد کرد. وقتی حضور شخصی در مقولهای به صلاح نیست، به این معناست که تبعات و مضررات مختلفی در شرایط حضور ایجاد خواهد شد، هرچند که منع قانونی برای حضور نداشته باشد. حال باید دید اولویت تصمیم گیریها برپایه منافع شخصی وگروهی قرار دارد یا واقعاً دغدغه خدمت است که افراد را مجاب برای حضور درعرصههای اجرایی مینماید.
اما درآخر باید به نکته اصلی این مباحث درکلاس درس رهبرمعظم انقلاب اشاره کرد که میتواند آیینه درون نما برای جامعه تلقی گردد. وقتی نظام جمهوری اسلامی براساس تفکیک قوا و جایگاه رهبری پایه ریزی شده، باید تمامی فعالیتها و تصمیم گیریها درمسیر این ارکان صورت گیرد. حال که رهبری موضوعی را از دو حیث شخص و عمومی به صلاح نمیبینند، باید معیار و ملاک ولایت مداری در نحوه عملکرد افراد را محک زد. اینجاست که نیات و مقاصد مختلف برای حضور در قدرت از سوی افراد و گروهها مشخص میشود.